𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝

ساخت وبلاگ

امکانات وب

بعد از انتخاب واحد پرفکتی که انجام دادم 13ام،بنده موفق به کسب 17 واحد شدم که علنا 2 واحدش رو هواس ینی اگه تو حذف و اضافه نتونم فیزیولوژی جانور بردارم 2 واحد ازمایشگاهشم میپره و میشه 15 واحدعالی نیست؟خدا لعنت کنه این دانشگاه آزادو از پنجشنبه هم میرم آزمایشگاه کاراموزی...ینی احتمالا برم کلاسای آلمانیو هم بعد حذف و اضافه میریم ثبت نام البته هنوز جاش معلوم نیست هی یه موسسه جدید پیدا میکنه دهن مارو سرویس کردهو دانشگاهاهم دیگه شروع میشه که ما نمیریم :)فعلا خوابمو ترجیح میدم حوصله دانشگاه رفتن ندارم دیگه رفت تا اسفند و بین این همه برنامه در هم برهم دارم دنبال کارم میگردم ینی اگه بتونم یه جا با حقوق خوب کار پیدا کنم عالی میشه ولی خب پیدا نمیشه و پیدا هم بشه با این شرایط کار نمیدن بهم خلاصه...یه کاریش میکنم حالا 𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝...ادامه مطلب
ما را در سایت 𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gray-mood بازدید : 68 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 20:10

خوابم میاد

خیلییییی خوابم میاد ولی خوابم نمیبره

فکر و خیال ولم نمیکنه اصن انگار کلافم

هی از این پهلو میرم رو اون پهلو

پتو میکشم روم دو دیقه دیگه پرتش میکنم اونور

چشام گرم میشه یزره میبندم دوباره خواب میپره

خودمم نمیدونم چه مرگمه

حتی حوصله نوشتنم ندارم

برم تلاش کنم بخوابم صفحه گوشیمم تار میبینم دیگه

𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝...
ما را در سایت 𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gray-mood بازدید : 77 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 20:10

دیدی یه وقتایی یهو انگار به خودت میای میبینی دوست داری از همه آدما دور شی دیگه دلت نمیخواد با کسی حرف بزنی میفهمی دیگه دلت نمیخواد شماره هیچکسو رو گوشیت ببینی اون آدمایی که هروزمنتظر بودی ببینیشون الان ازشون فراری هسی دیگه جمعای دوستانه بهت حال نمیده دیگه قلیونو و سیگار حالتو عوض نمیکنه انگار دلت میخواد بری یه غار پیدا کنی پتو بپیچی دور خودت همونجا واسه صد سال بخوابی و بیدار نشی انگار یهو باتری اجتماعی بودنت ته میکشه میدونی...بنظرم آدمارو باید از خودت دور نگه داری هر چی طرف دست نیافتنی تر باشه واست جذاب تره ولی وقتی این دایره دوستیه کوچیکتر میشه،مثلا هروز باهم حرف میزنین و همو میبینین واست تکراری میشه اون ادم الان یه همچین حسی دارم به دوستای دور و برمفقط میخوام از همه چیز فاصله بگیرم برگردم به قدیم...وقتایی که 6 صبح از خونه میزدم بیرون،هوا هنوز تاریکه تاریک بود 7 میرسیدم دانشگاه ماشینو پارک میکردم از کافه سر کوچه کاپوچینو شیرین میخریدم تنها یه گوشه مزه مزه میکردم طعمشو بدون اینکه به کسی نگاه کنم مستقیم میرفتم ته کلاس میشستم سرمو میذاشتم رو میز میخوابیدم اون موقعا هنوز قانع نشده بودم که کافئین روم تاثیر نداره خیلی مصمم روزی 40 تومن پول میدادم قهوه میخریدم اعتقاد داشتم باعث میشه خوابم نگیره و درسو بهتر یاد بگیرمبعدها به این نتیجه رسیدم چه کاریه 20 تومن اسپرسو میخرم تازه یه شکلات تلخم اشانتیون بهم میدن بهتر ازینه که این همه هزینه کنم و بازم سر کلاس بخوابم اون وقتا همه چیز یه حس و حال دیگه ای داشت یه وقتایی فک میکنم شاید به خاطر اینه که من درونگرام من تنهاییو دوست دارم و ازش انرژی میگیرم ولی از وقتی که با ادمای جدید دوست شدم و اجتماعی تر شدم دارم از اون محدوده ی امن خودم فاصله می 𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝...ادامه مطلب
ما را در سایت 𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐦𝐨𝐨𝐝 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gray-mood بازدید : 78 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 20:10